Afleveringen
-
ملکوت رمان کوتاهی از بهرام صادقی است. داستان این کتاب در یک نشست چند ساعته نوشته شده است کتاب ملکوت تنها داستان بلند به جا مانده از بهرام صادقی است که در نگارش داستان های کوتاه ید طولایی داشت.
ملکوت در همان صفحه نخست میخکوبتان می کند: در ساعت یازده شب چهارشنبه ی آن هفته، جن در آقای مودت حلول کرد.
این مواجهه ممکن است سبب شود خواننده با خود فکر کند با یک داستان ماورالطبیعی روبه رو است اما این نشان از تلفیق وجوه رئال و سورئال داستان دارد.شرح داستان ساده است و ورود آقای مودت و داستان جن و همراهی دوستانش برای خلاصی او از شر جن، تنها روندی است که موجب می شود کاراکتر اصلی یعنی دکتر حاتم وارد صحنه شود. دکتری که تا پیش از مواجهه نزدیک، فردی متعهد و کاربلد به خواننده شناسانده می شود. اندکی بعد وجوه سورئال داستان رخ می نمایاند: آنجا که همراهان آقای مودت از دکتر در مورد مردی می شنوند که به او مراجعه کرده تا دستش را، تنها دست باقی مانده را نیز قطع کند! مرد تا پیش از این دست دیگر، پاها، گوشها و بینی خود را قطع کرده است اما از چه روی؟ در این میان، بین دوستان مودت و دکتر بحثی فلسفی در میگیرد و دکتر باز هم اصرار بر حفظ چهره دروغین خود دارد. او مدعی است آمپول هایی به مردم عرضه می کند که جوانی و باروری را به آنها بازمی گرداند و این در حالی است که خود دکتر صورتی جوان اما به واقع پیر دارد و عقیم است.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
ملکوت رمان کوتاهی از بهرام صادقی است. داستان این کتاب در یک نشست چند ساعته نوشته شده است کتاب ملکوت تنها داستان بلند به جا مانده از بهرام صادقی است که در نگارش داستان های کوتاه ید طولایی داشت.
ملکوت در همان صفحه نخست میخکوبتان می کند: در ساعت یازده شب چهارشنبه ی آن هفته، جن در آقای مودت حلول کرد.
این مواجهه ممکن است سبب شود خواننده با خود فکر کند با یک داستان ماورالطبیعی روبه رو است اما این نشان از تلفیق وجوه رئال و سورئال داستان دارد.شرح داستان ساده است و ورود آقای مودت و داستان جن و همراهی دوستانش برای خلاصی او از شر جن، تنها روندی است که موجب می شود کاراکتر اصلی یعنی دکتر حاتم وارد صحنه شود. دکتری که تا پیش از مواجهه نزدیک، فردی متعهد و کاربلد به خواننده شناسانده می شود. اندکی بعد وجوه سورئال داستان رخ می نمایاند: آنجا که همراهان آقای مودت از دکتر در مورد مردی می شنوند که به او مراجعه کرده تا دستش را، تنها دست باقی مانده را نیز قطع کند! مرد تا پیش از این دست دیگر، پاها، گوشها و بینی خود را قطع کرده است اما از چه روی؟ در این میان، بین دوستان مودت و دکتر بحثی فلسفی در میگیرد و دکتر باز هم اصرار بر حفظ چهره دروغین خود دارد. او مدعی است آمپول هایی به مردم عرضه می کند که جوانی و باروری را به آنها بازمی گرداند و این در حالی است که خود دکتر صورتی جوان اما به واقع پیر دارد و عقیم است.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
Zijn er afleveringen die ontbreken?
-
ملکوت رمان کوتاهی از بهرام صادقی است. داستان این کتاب در یک نشست چند ساعته نوشته شده است کتاب ملکوت تنها داستان بلند به جا مانده از بهرام صادقی است که در نگارش داستان های کوتاه ید طولایی داشت.
ملکوت در همان صفحه نخست میخکوبتان می کند: در ساعت یازده شب چهارشنبه ی آن هفته، جن در آقای مودت حلول کرد.
این مواجهه ممکن است سبب شود خواننده با خود فکر کند با یک داستان ماورالطبیعی روبه رو است اما این نشان از تلفیق وجوه رئال و سورئال داستان دارد.شرح داستان ساده است و ورود آقای مودت و داستان جن و همراهی دوستانش برای خلاصی او از شر جن، تنها روندی است که موجب می شود کاراکتر اصلی یعنی دکتر حاتم وارد صحنه شود. دکتری که تا پیش از مواجهه نزدیک، فردی متعهد و کاربلد به خواننده شناسانده می شود. اندکی بعد وجوه سورئال داستان رخ می نمایاند: آنجا که همراهان آقای مودت از دکتر در مورد مردی می شنوند که به او مراجعه کرده تا دستش را، تنها دست باقی مانده را نیز قطع کند! مرد تا پیش از این دست دیگر، پاها، گوشها و بینی خود را قطع کرده است اما از چه روی؟ در این میان، بین دوستان مودت و دکتر بحثی فلسفی در میگیرد و دکتر باز هم اصرار بر حفظ چهره دروغین خود دارد. او مدعی است آمپول هایی به مردم عرضه می کند که جوانی و باروری را به آنها بازمی گرداند و این در حالی است که خود دکتر صورتی جوان اما به واقع پیر دارد و عقیم است.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
ملکوت رمان کوتاهی از بهرام صادقی است. داستان این کتاب در یک نشست چند ساعته نوشته شده است کتاب ملکوت تنها داستان بلند به جا مانده از بهرام صادقی است که در نگارش داستان های کوتاه ید طولایی داشت.
ملکوت در همان صفحه نخست میخکوبتان می کند: در ساعت یازده شب چهارشنبه ی آن هفته، جن در آقای مودت حلول کرد.
این مواجهه ممکن است سبب شود خواننده با خود فکر کند با یک داستان ماورالطبیعی روبه رو است اما این نشان از تلفیق وجوه رئال و سورئال داستان دارد.شرح داستان ساده است و ورود آقای مودت و داستان جن و همراهی دوستانش برای خلاصی او از شر جن، تنها روندی است که موجب می شود کاراکتر اصلی یعنی دکتر حاتم وارد صحنه شود. دکتری که تا پیش از مواجهه نزدیک، فردی متعهد و کاربلد به خواننده شناسانده می شود. اندکی بعد وجوه سورئال داستان رخ می نمایاند: آنجا که همراهان آقای مودت از دکتر در مورد مردی می شنوند که به او مراجعه کرده تا دستش را، تنها دست باقی مانده را نیز قطع کند! مرد تا پیش از این دست دیگر، پاها، گوشها و بینی خود را قطع کرده است اما از چه روی؟ در این میان، بین دوستان مودت و دکتر بحثی فلسفی در میگیرد و دکتر باز هم اصرار بر حفظ چهره دروغین خود دارد. او مدعی است آمپول هایی به مردم عرضه می کند که جوانی و باروری را به آنها بازمی گرداند و این در حالی است که خود دکتر صورتی جوان اما به واقع پیر دارد و عقیم است.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
ملکوت رمان کوتاهی از بهرام صادقی است. داستان این کتاب در یک نشست چند ساعته نوشته شده است کتاب ملکوت تنها داستان بلند به جا مانده از بهرام صادقی است که در نگارش داستان های کوتاه ید طولایی داشت.
ملکوت در همان صفحه نخست میخکوبتان می کند: در ساعت یازده شب چهارشنبه ی آن هفته، جن در آقای مودت حلول کرد.
این مواجهه ممکن است سبب شود خواننده با خود فکر کند با یک داستان ماورالطبیعی روبه رو است اما این نشان از تلفیق وجوه رئال و سورئال داستان دارد.شرح داستان ساده است و ورود آقای مودت و داستان جن و همراهی دوستانش برای خلاصی او از شر جن، تنها روندی است که موجب می شود کاراکتر اصلی یعنی دکتر حاتم وارد صحنه شود. دکتری که تا پیش از مواجهه نزدیک، فردی متعهد و کاربلد به خواننده شناسانده می شود. اندکی بعد وجوه سورئال داستان رخ می نمایاند: آنجا که همراهان آقای مودت از دکتر در مورد مردی می شنوند که به او مراجعه کرده تا دستش را، تنها دست باقی مانده را نیز قطع کند! مرد تا پیش از این دست دیگر، پاها، گوشها و بینی خود را قطع کرده است اما از چه روی؟ در این میان، بین دوستان مودت و دکتر بحثی فلسفی در میگیرد و دکتر باز هم اصرار بر حفظ چهره دروغین خود دارد. او مدعی است آمپول هایی به مردم عرضه می کند که جوانی و باروری را به آنها بازمی گرداند و این در حالی است که خود دکتر صورتی جوان اما به واقع پیر دارد و عقیم است.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
ملکوت رمان کوتاهی از بهرام صادقی است. داستان این کتاب در یک نشست چند ساعته نوشته شده است کتاب ملکوت تنها داستان بلند به جا مانده از بهرام صادقی است که در نگارش داستان های کوتاه ید طولایی داشت.
ملکوت در همان صفحه نخست میخکوبتان می کند: در ساعت یازده شب چهارشنبه ی آن هفته، جن در آقای مودت حلول کرد.
این مواجهه ممکن است سبب شود خواننده با خود فکر کند با یک داستان ماورالطبیعی روبه رو است اما این نشان از تلفیق وجوه رئال و سورئال داستان دارد.شرح داستان ساده است و ورود آقای مودت و داستان جن و همراهی دوستانش برای خلاصی او از شر جن، تنها روندی است که موجب می شود کاراکتر اصلی یعنی دکتر حاتم وارد صحنه شود. دکتری که تا پیش از مواجهه نزدیک، فردی متعهد و کاربلد به خواننده شناسانده می شود. اندکی بعد وجوه سورئال داستان رخ می نمایاند: آنجا که همراهان آقای مودت از دکتر در مورد مردی می شنوند که به او مراجعه کرده تا دستش را، تنها دست باقی مانده را نیز قطع کند! مرد تا پیش از این دست دیگر، پاها، گوشها و بینی خود را قطع کرده است اما از چه روی؟ در این میان، بین دوستان مودت و دکتر بحثی فلسفی در میگیرد و دکتر باز هم اصرار بر حفظ چهره دروغین خود دارد. او مدعی است آمپول هایی به مردم عرضه می کند که جوانی و باروری را به آنها بازمی گرداند و این در حالی است که خود دکتر صورتی جوان اما به واقع پیر دارد و عقیم است.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
ملکوت رمان کوتاهی از بهرام صادقی است. داستان این کتاب در یک نشست چند ساعته نوشته شده است کتاب ملکوت تنها داستان بلند به جا مانده از بهرام صادقی است که در نگارش داستان های کوتاه ید طولایی داشت.
ملکوت در همان صفحه نخست میخکوبتان می کند: در ساعت یازده شب چهارشنبه ی آن هفته، جن در آقای مودت حلول کرد.
این مواجهه ممکن است سبب شود خواننده با خود فکر کند با یک داستان ماورالطبیعی روبه رو است اما این نشان از تلفیق وجوه رئال و سورئال داستان دارد.شرح داستان ساده است و ورود آقای مودت و داستان جن و همراهی دوستانش برای خلاصی او از شر جن، تنها روندی است که موجب می شود کاراکتر اصلی یعنی دکتر حاتم وارد صحنه شود. دکتری که تا پیش از مواجهه نزدیک، فردی متعهد و کاربلد به خواننده شناسانده می شود. اندکی بعد وجوه سورئال داستان رخ می نمایاند: آنجا که همراهان آقای مودت از دکتر در مورد مردی می شنوند که به او مراجعه کرده تا دستش را، تنها دست باقی مانده را نیز قطع کند! مرد تا پیش از این دست دیگر، پاها، گوشها و بینی خود را قطع کرده است اما از چه روی؟ در این میان، بین دوستان مودت و دکتر بحثی فلسفی در میگیرد و دکتر باز هم اصرار بر حفظ چهره دروغین خود دارد. او مدعی است آمپول هایی به مردم عرضه می کند که جوانی و باروری را به آنها بازمی گرداند و این در حالی است که خود دکتر صورتی جوان اما به واقع پیر دارد و عقیم است.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
زنی که مردش را گم کرد نام داستان کوتاهی نوشته صادق هدایت است که در سال ۱۳۱۲در مجموعه سایه روشن به چاپ رسیده و روایتگر داستان عشق زنی به نام زرین کلاه اهل الویز شهریار است که در هنگام برداشت محصول انگور عاشق کارگری به نام گل ببو می شود که اهل مارندران است.
ترجیحا اگر سن شما کمتر از ۱۵ سال است این داستان را گوش ندهید.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
زنی که مردش را گم کرد نام داستان کوتاهی نوشته صادق هدایت است که در سال ۱۳۱۲ در مجموعه سایه روشن به چاپ رسیده و روایتگر داستان عشق زنی به نام زرین کلاه اهل الویز شهریار است که در هنگام برداشت محصول انگور عاشق کارگری به نام گل ببو می شود که اهل مازندران است.
ترجیحا اگر سن شما کمتر از ۱۵ سال است این داستان را گوش ندهید.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
سه جوان قصد می کنند به جرکان بروند، کافه چی سه جوان بومی را که پس از جمع کردن قاسنی از آباده به ایشوم آمده اند با آنها همراه می کند تا راهنمای مسیرشان باشند. آغاز داستان با راه افتادن این ۶ نفر شکل میگيرد، صبح راه می افتند، ساکها را در خورجین خرها میگذارند، راوی به جوانها مشکوک است، سوال و جوابهایی در طول مسیر شکل میگیرد، به چشمه که میرسند آب میخورند هواپیمایی میگذرد، راوی ملخی پیدا می کند و در جیب میگذارد...
اشاره هایی به قانون یکجا نشین کردن عشایر و خلع سلاح کردن آنها در دوران پهلوی اول هم در داستان وجود دارد.
اگر ایرادی در ادای لهجه های ترکی و اصفهانی در روایت داستان وجود دارد، پيشتر عذر خواهم.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
پسری به نام خوررنگ از حضور عده ای غریبه برای حفاری و کاوش با مقاصد باستان شناسی در روستای ابراهیم آباد واقع در منطقه بوئین زهرای قزوین روایت می کند. اشاره های نویسنده به زلزله بویین زهرا و سرنوشت خوررنگ و برادرش بعد از زلزله خط داستانی را کامل می کند.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
پسری به نام خوررنگ از حضور عده ای غریبه برای حفاری و کاوش با مقاصد باستان شناسی در روستای ابراهیم آباد واقع در منطقه بوئین زهرای قزوین روایت می کند. اشاره های نویسنده به زلزله بویین زهرا و سرنوشت خوررنگ و برادرش بعد از زلزله خط داستانی را کامل می کند.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
شنیدن این قسمت به افراد زیر 18 سال توصیه نمی شود.
مدیر مدرسه نام یکی از رمانهای جلال آل احمد نویسندهٔ معاصر ایران است. آل احمد این رمان را در سال ۱۳۳۷ به چاپ رساند. راوی داستان معلمی است که از معلمی به تنگ آمده و با دادن رشوه میخواهد مدیر یک مدرسه بشود. با ورود به این شغل با چالش هایی روبرو می شود که دست مایهی طرح این رمان است.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
مدیر مدرسه نام یکی از رمانهای جلال آل احمد نویسندهٔ معاصر ایران است. آل احمد این رمان را در سال ۱۳۳۷ به چاپ رساند. راوی داستان معلمی است که از معلمی به تنگ آمده و با دادن رشوه میخواهد مدیر یک مدرسه بشود. با ورود به این شغل با چالش هایی روبرو می شود که دست مایهی طرح این رمان است.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
مدیر مدرسه نام یکی از رمانهای جلال آل احمد نویسندهٔ معاصر ایران است. آل احمد این رمان را در سال ۱۳۳۷ به چاپ رساند. راوی داستان معلمی است که از معلمی به تنگ آمده و با دادن رشوه میخواهد مدیر یک مدرسه بشود. با ورود به این شغل با چالش هایی روبرو می شود که دست مایهی طرح این رمان است.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
مدیر مدرسه نام یکی از رمانهای جلال آل احمد نویسندهٔ معاصر ایران است. آل احمد این رمان را در سال ۱۳۳۷ به چاپ رساند. راوی داستان معلمی است که از معلمی به تنگ آمده و با دادن رشوه میخواهد مدیر یک مدرسه بشود. با ورود به این شغل با چالش هایی روبرو می شود که دست مایهی طرح این رمان است.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
شنیدن این اپیزود به افراد زیر 15 سال توصیه نمیشه!
مدیر مدرسه نام یکی از رمانهای جلال آل احمد نویسندهٔ معاصر ایران است. آل احمد این رمان را در سال ۱۳۳۷ به چاپ رساند. راوی داستان معلمی است که از معلمی به تنگ آمده و با دادن رشوه میخواهد مدیر یک مدرسه بشود. با ورود به این شغل با چالش هایی روبرو می شود که دست مایهی طرح این رمان است.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
مدیر مدرسه نام یکی از رمانهای جلال آل احمد نویسندهٔ معاصر ایران است. آل احمد این رمان را در سال ۱۳۳۷ به چاپ رساند. راوی داستان معلمی است که از معلمی به تنگ آمده و با دادن رشوه میخواهد مدیر یک مدرسه بشود. با ورود به این شغل با چالش هایی روبرو می شود که دست مایهی طرح این رمان است.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
مدیر مدرسه نام یکی از رمانهای جلال آل احمد نویسندهٔ معاصر ایران است. آل احمد این رمان را در سال ۱۳۳۷ به چاپ رساند. راوی داستان معلمی است که از معلمی به تنگ آمده و با دادن رشوه میخواهد مدیر یک مدرسه بشود. با ورود به این شغل با چالش هایی روبرو می شود که دست مایهی طرح این رمان است.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
-
داستان کوتاه چمدان توسط بزرگ علوی در سال ۱۳۱۱ نگاشته شده و یک عاشقانه ی درام اجتماعی است که بر بستر روابط یک پدر و پسر آغاز می شود و با یک مثلث عشقی دراماتیک ادامه می یابد.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
- Laat meer zien